بدون شرح
بی تو هرگز
با تو بابام نمی زاره
خوشگلم نه
نظر فراموش نشه
خوشبخت ترین آدم ها
اونایی هستن که این جمله را میشنوند
عیب نداره
با هم درستش می کنیم ... !
چون نامه جرم ما به هم پیچیدند
بردند به دیوان عمل سنجیدند
بیش از همگان گناه ما بود
ولی ما را به محبت علی (ع) بخشیدند
نظر فراموش نشه...
دردها فراموش خواهد شد
امـا
همدرد هـرگـز
تو انجا زیر آن تکه سنگ سرد آرام خفته ای
و من آنجا باران اشک هایم را
بدرقه راهت می کنم
همیشه می هراسیدم
از رفتن های بی بازگشت
خدایا به تو می سپارمش
....
امیدوارم این پاییز خزانت دوباره بهاری شود
خیلی زود از پیشمون رفتی
مجید همیشه تو قلبمون میمونی
می گویـنـد دل به دل راه دارد ...
پس چرا ؟
وقتی دلم را شکستی...
دلت نشکست ؟
تنهایی را دوست دارم زیرا در آن دروغی نیست ...
تنهایی را دوست دارم زیرا خداوند هم تنهاست...
تنهایی را دوست دارم زیرا بی وفانیست...
تنهایی را دوست دارم زیرا عشق دروغی در آن نیست...
تنهایی را دوست دارم زیرا تجربه کردم...
تنهایی را دوست دارم زیرا دلهای شکسته همیشه تنهایند...
صادق هدایت در کتاب بوف کور خود می نویسد
37 درد و عیب ما ایرانیان که هیچوقت درمان نشد...!
1) اکثر ما ایرانی ها تخیل را به تفکر ترجیح می دهیم
2) اکثرا مردم ما در هر شرایطی منافع شخصی خود را به منافع ملی ترجیح می دهیم
3) با طناب مفت حاضریم خود را دار بزنیم
4) به بدبینی بیش از خوش بینی تمایل داریم
5) بیشتر نواقص را می بینیم اما در رفع آنها هیچ اقدامی نمی کنیم
6) در هر کاری اظهار فضل میکنیم ولی از گفتن نمی دانم شرم داریم
7) کلمه من را بیش از ما بکار می بریم
8) غالبا مهارت را به دانش ترجیح می دهیم
9) بیشتر در گذشته به سر می بریم تا جایی که آینده را فراموش می کنیم
10) از دور اندیشی و برنامه ریزی عاجزیم و غالبا دچار روزمرگی و حل بحران هستیم
11) عقب افتدگی مان را به گردن دیگران و توطئه آنها می اندازیم
ولی برای جبران آن قدم بر نمی داریم
12) دائما دیگران را نصیحت می کنیم ولی خودمان هرگز به آن عمل نمی کنیم
13) همیشه آخرین تصمیم را در دقیقه 90 میگیریم
14) غربی ها دانشمند و فیلسوف پرورش داده اند ، ولی ما شاعر و فقیه !
15) زمانی که ما مشغول کیمیا گری بودیم غربی ها علم شیمی را گسترش دادند
16) زمانی که ما با رمل و اسطرلاب مشغول کشف احوال کواکب بودیم
غربی ها علم نجوم را بنا نهادند
17) هنگامی که به هدف مان نمی رسیم ، آن را بحساب سرنوشت و قسمت
و بد بیاری می گذاریم ، ولی هرگز به تجزیه تحلیل علل آن نمی پردازیم
18) غربی ها اطلاعات متعارف خود را در دسترس عموم قرار می دهند
ولی ما آنها را برداشته و از همکارمتن پنهان می کنیم
19) مرده هایمان را بیشتر از زنده هایمان احترام می گذاریم
20) غربی ها و بعضا دشمنان ما ، ما را بهتر از خودمان می شناشند
21) در ایران کوزه گر از کوزه شکسته آب می خورد
22) فکر می کنیم با صدقه دادن خود را در مقابل اقدامات نابخردانه خود بیمه می کنیم
23) برای تصمیم گیری بعد از تمام بررسی های ممکن اخر کار استخاره می کنیم
24) همیشه برای ما مرغ همسایه غاز است
25) به هیچ وجه انتقاد پذیر نیستیم و فکر می کنیم که کسی که عیب ما را می گوید
بدخواه ماست
26) چشم دیدن افراد برتر از خودمان را نداریم
27) به هنگام مدیریت در یک سازمان زور را به درایت ترجیح می دهیم
28) وقتی پای استدلالمان می لنگد با فریاد می خواهیم طرف مقابل را قانع کنیم
29) در غالب خانواده ها فرزندان باید از والدین حساب ببرند
بجای اینکه به آنها احترام بگذارند
30) اعتقاد داریم گربه را باید در حجله کشت
31) اکثرا رابطه را به ضابطه ترجیح می دهیم
32) تنبیه برایمان راحت تر از تشویق است
33) غالبا افراد چاپلوس بین ما ایرانیان موقعیت بهتری دارند
34) اول ساختمان را می سازیم بعد برای لوله کشی .کابل کشی وغیره
صدها جای آن را خراب میکنیم
35) وعده دادن و عمل نکردن به آن یک عادت عمومی برای همه ما شده است
36) قبل از قضاوت کردن نمی اندیشیم و بعد از آن حتی خود را سرزنش هم نمی کنیم
37 ) شانس و سرنوشت را برتر از اراده و خواست خود می دانیم
در زندگی دردهایی است
که روح انسان را از درون
مثل خوره می خورند و می زدایند
این دردها را نه می شود به کسی گفت
و نه می توان جایی بیان کرد...!
یک وقت هایی باید
روی یک تکه کاغذ بنویسی
تعطیل است
و بچسبانی پشت شیشه ی افکارت
باید به خودت استراحت بدهی
دراز بکشی
دست هایت را زیر سرت بگذاری
به آسمان خیره شوی
وبی خیال سوت بزنی
در دلت بخندی به تمام افکاری که
پشت شیشه ی ذهنت صف کشیده اند
بگذار منتظر بمانند !!!
آری گاهی اوقات عاشق می شویم ...
و طوری عشق می ورزیم که گویا معشوق
پاره ای از تنمان شده و هر لحظه او را به خود
نزدیک تر میبینیم به طوری که میتوان همه اینده
خود را در وجود او خلاصه کرد.
و حتی گاهی اوقات زندگی
بدون او را بدتر از جهنم میبینیم
وگاهی انقدر دلمان برایش تنگ می شود
که می خواهیم او را از رویا ها بیرون بکشیم
و در دنیای واقعی در آغوش بگیریم و به اندازه ی
تمام عمر گریه کنیم ....
هیچ بارانی نمی بارد مگر صفا دهد.
هیچ گلی جوانه نمی زند مگر هدیه شود.
هیچ خاطره ی زنده نمی ماند مگر شیرین باشد.
هیچ لبخندی نیست مگر شادی بیاورد.
و هیچ بهاری نمی آید مگر سالی دیگری در پیش باشد.
پس بگذار باران شوق بر زندگی ات ببارد تا روحت را صفا دهد.
گل های عشق در دلت جوانه زنند تا آنها را به دیگران هدیه کنی .
خاطراتت قشنگ باشند تا همواره بیادشان بیاوری .
لبخند بر لبانت نقش بندد تا شادی را بیفشانی .
و بهار بیاید تا بدانی بازهم فرصت بودن هست ...
به وسـعـت ندیدن نگاهت خسته ام
چـگونه بـشـکـنـم ثانـیـه های سنـگیـن دوریـت را ؟؟؟
....
دوســـتــی با مـن گــفـت :
شـعـر هایت زیباسـت ، قــصـه غــصـه ها سـت
تو سخـن از دل ما میگویـی
باز هم شـعـر بگو
دیگری اما گـفـت . شـعـر تو تکرار اسـت
ناخود اگاه نگاهـش کردم.
لحظه ای فکر ، تامل ، بعد آن ، با خـنـده
در جوابش گفتم :
زندگی تکراریست ، من و تو تکراریم
من اگر نو بشوم تنهایم و در این تنهایی
درد را می بینم
نو شدن بد دردیسـت و تو خود می دانی
قـصـه غـربـت و تنهایی را
پس چرا می پرسی ؟
حرف تو شیرین است
شاید این حرف دل ما و همه یاران بود
ولی این بار غم رسوایی ، که پدرهامان گفت
درد بی درمان است در خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو
باز هم می گویم ، که در این غـربـت تــلـخ
نو شدن، بد دردیست
و من از تنهایی می ترسم......
هدف از راه اندازی این وبلاگ
این بود که همش از یک موضوع خاصی
حرف زده نشه و همه بتون از مطالب این وبلاگ
استفاده کنن