فقط خدا
در هیاهوی زندگی دریافتم که :
چه دویدن ها که فقط پایم را از من گرفت
چه غصه هایی که قصه کودکانه ای بیش نبود
کاش در حین تلاش و توکل
نه می دویدم و نه غصه می خوردم
فقط خدا را می خواندم
در هیاهوی زندگی دریافتم که :
چه دویدن ها که فقط پایم را از من گرفت
چه غصه هایی که قصه کودکانه ای بیش نبود
کاش در حین تلاش و توکل
نه می دویدم و نه غصه می خوردم
فقط خدا را می خواندم
هر آنچه خواستم نیامد به دست
چون که بیگانه بودم در این دنیای پست
پی آب بودم کوزه به دست
چون که آب یافتم کوزه شکست
دخترا
دختر 1 : این مانتو رو چند خریدی
دختر 2 : 90 هزار تومن
دختر 1 : چه خوب خریدی
من یک مانتو خریدم 220 هزار تومن
پسرا
پسر 1 : شلوارتو چند گرفتی ؟
پسر 2 : 60 هزار تومن
پسر 1 : خاک تو سرت ، تو پاچت کردن
یه وقتایی هست
میبینی فقط خودتی خودت
دوست داری ، همدرد نداری . . .
خانواده داری ، حمایت نداری . . .
عشق داری ، تکیه گاه نداری . . .
مثل همیشه ، همه چی داری و هیچی نداری . . .
بعضی از حقایق خیلی ساده اند
ولی درکش خیلی پیچیده و سخته
مثل کنار آمدن با جمله :
خب دوستت نداره زور که نیست
یک کاغذ سفید را
هرچقدر هم سفید و تمیز باشد
کسی قاب نمی گیرد
برای ماندگاری
باید حرفی برای گفتن داشت